کشت کدام محصول صرفه اقتصادی دارد

کدام محصول صرفه اقتصادی دارد

کدام صرفه اقتصادی بیشتری دارد و آب کمتری مصرف میکند؟ در برابر چقدر تولید، چقدر ارز آوری و…؟

 

اندیشکده ای به نام اندیشکده تدبیر آب وجود دارد که کارشناسانی مجرب در زمینه پژوهش های مرتبط با آب و آبیاری دارد. یکی از این کارشناسان معتقد است برخی از کارشناسان این حوزه بیاناتی تجربه وار در مورد مدل های مختلف کشت دارند. به این ترتیب تصمیم گرفتیم این مقاله را بنویسیم تا معلوم شود این کارشناسان چگونه اعلام می کنند و می فهمند که یک محصول بهره وری کافی دارد یا خیر.

 

سرکار خانم مریم حسنی اعلام کرد با این که همیشه از کشاورزی به عنوان پر مصرف ترین صنعت نسبت به آب یاد می شود ولی در واقع این طور نیست. در واقع چون طرز تفکر مسئولین مثل همیشه از بالا به پایین است، تصور می کنند که باید دقیقا بگویند که چه محصولی کاشته شود و چه محصولی کاشته نشود. همچنین گفت به غیر از آب مسائل دیگری هم در این صنعت وجود دارند که می بایست به آن ها توجه گردد.

وی خاطر نشان کرد در حال حاضر پنج معیار برای بررسی میزان بهره وری آب در صنعت کشاورزی وجود دارد که شامل پیچیدگی های فراوانی است ولی مسئولین ما به خاطر این که از این معیار ها و پیچیدگی ها با خبر نیستند، آن ها را نمی بینند. بنابر این دستوراتی که می دهند خیلی سطحی و غیر کارشناسی شده است. این معیار ها شامل:

 

این که ببینیم محصول تازه چقدر وزن دارد. یعنی در واقع محاسبه کنیم که در یک متر مکعب آب ممکن است چقدر محصول تازه تولید شود؟

این که ببینیم وزن ماده خشک غذایی چقدر است؟ یعنی ببینیم در یک متر مکعب آب به چه میزان ممکن است ماده غذایی خشک برای مصرف انسان تولید شود؟ جالب است بدانید همین معیار یکی از معیار هایی است که پایه صنعت کشاورزی ما را تشکیل می دهد. مانند کشت گندم. یعنی چه؟ یعنی این که برای یک انسان با یک متر مکعب آب به چه میزان می توان ماده غذایی خشک تولید کرد؟ در واقع در این قسمت قصد و نیت تماما رسیدن به خود کفایی است و کسی از مسئولین متوجه میزان مصرف شدن یا نشدن آب نیست.

در معیار شماره سه با این سوال موجه ایم که با مقدار یک متر مکعب آب چه میزان کالری تولید می شود؟ این معیار سوم در واقع همان معیاری است که سازمان فائو برای صنعت کشاورزی کشور های جهان سوم و کم تر توسعه یافته در نظر گرفته است.

 

میزان ارز آوری محصول چه قدر است؟ در این قسمت هم به این موضوع توجه می کنیم که با یک متر مکعب آب که مصرف می شود چه مقدار ارز آوری بدست می آوریم؟

این معیار که پنجمین معیار ما محسوب می شود به این موضوع اشاره دارد که ارزش جغرافیایی و موقعیت آب چه قدر است؟ در این معیار بر خلاف چهار تای قبلی به موقعیت مکانی آب توجه می کنیم. یعنی قیمت و بهای یک متر مکعب آب در یک منطقه خاص جغرافیایی چه قدر است؟ این معیار پنجم در ایران بسیار متغییر است زیرا ارزش پولی ما همواره متغییر است. بنابر این به جای تمرکز بر این معیار پنجم به روی چهار معیار قبلی تمرکز می کنیم.

بر اساس هشت محصول هندوانه و ذرت و عدس و گندم و پسته و زعفران و زرشک و گل محمدی که با این 4 معیار بررسی شدند، توانستیم سرانه آب مصرفی آن ها را به طور دقیقی به دست بیاوریم. یعنی متوجه شدیم به لحاظ مقدار مورد نیاز شان به آب و مقدار تولید و کالری به دست آمده و همچنین ارزش نهایی محصول توانستیم متوجه شویم که آیا تولید چنین محصولاتی به صرفه است یا خیر. اما در صورتی که فقط بخواهیم بر اساس معیار اول یکی از این محصولات را انتخاب کنیم هندوانه گزینه مناسبی خواهد بود. زیرا به ازای یک متر مکعب می توانیم چهار کیلو گرم هندوانه داشته باشیم.

بر این اساس زعفران آخرین چیزی است که پیشنهاد می شود. اگر هم بخواهیم فقط بر اساس معیار دوم انتخاب کنیم می بایست ذرت را به عنوان اولین پیشنهاد در نظر بگیریم. در رده های بعدی می توان گندم و زرشک و هندوانه را پیشنهاد داد. دلیلش هم آن است که هندوانه تازه مصرف است و اصلا مصرف خشک ندارد. پس در رده آخر پیشنهادات ما قرار می گیرد. اگر هم بخواهیم نسبت به معیار میزان کالری تولیدی محصولات را بسنجیم به ترتیب می توانیم گندم هندوانه و در آخر هم گل محمدی را نام ببریم.

دلیلش هم این است که در این نوع رتبه بندی گل محمدی را نمی توان با مقیاس کالری سنجیدو از این جهت در انتهای این لیست قرار می گیرد. اما اگر قرار بود فقط بر اساس ارز آوری چنین رتبه بندی ای انجام دهیم می بایست زعفران را در رتبه اول قرار می دادیم. زیرا قیمت زعفران از سه دلار شروع می شود که بالاترین نرخ ارز آوری را دارا می باشد. ولی گندم در این معیار آخر محسوب می شود زیرا قیمت آن فقط سه سنت است. و نه بیشتر.

 

به طور کلی این معیار ها به ما می گوید که مسئولین بدون هیچ بررسی ای دستور کشت اقلام مختلف را می دهند. مثلا در شورای آب استان مطرح شد که در مناطق جنوبی تر هندوانه نکاریم و این موضوع به صورت کتبی در آمد ولی واقعا بر چه اساسی این را گفته بودند؟ گفته بودند به جای هندوانه، گندم کاشته شود در صورتی که به ازای هر متر مکعب آب همان طور که بالا تر اشاره شد چهار کیلو گرم هندوانه بدست می آید ولی گندم فقط پانصد و شصت گرم واین نشان از نداشتن اطلاع کافی مسئولان است.

ولی به هر حال ما این تحقیقات را به قصد این که مسئولان را خراب کنیم انجام نداده ایم و هدف مان تنها روشن گری است و تصمیم گیری هم مراحلی دارد و به یک باره و هیجانی نمی توان تصمیم گرفت. اگر فقط قیمت های ما واقعی بود خود کشاورز به خوبی می دانست که چه بکارد و چه نه. مانند این که علی رغم دستور کتبی از طرف مسئولان به کشاورزان برخی از آن ها هم چنان هندوانه می کاشتند.

زیرا صرفه اقتصادی آن را به خوبی می دانستند. اگر منظور ما ایجاد بهره وری است تولید گندم آن هم به میزان سیزده میلیون تن در سال نیاز به بیستو یک میلیارد متر مکعب آب دارد. اگر به جای گندم، هندوانه می کاشتیم به میزان قابل ملاحظه ای در حدود شانزده میلیارد متر مکعب صرفه جویی در مصرف آب داشتیم.

داخل اینیستاگرام ما حتما عضو شو تا به همین زودی بهت نحوه ساخت دستگاه هیدروپونیک رو یاد بدیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *